نشریه مطالعات کاربردی در علوم مدیریت و توسعه
سال نهم شماره 3 (پیاپی 51، امرداد 1403)

مسئولیت اجتماعی شرکتی به عنوان یکی از موضوعات مهم مدیریت عملیات مسئوالنه و پایدار، در پژوهشهای اخیر مورد توجه قرار گرفتهاست. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر متغیرهای سودآوری و محدودیت مالی و مدیریت سود و مالکیت نهادی بر رابطه بین تمرکز مشتری و مسئولیت اجتماعی شرکتی است که بر اساس رویکرد توصیفی و همبستگی مبتنی بر تحلیل رگرسیون و با نمونه آماری شامل 153 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1392 تا 1401ا نجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که، مدیریت سود نقش معناداری در رابطه بین تمرکز مشتری و مسئولیت اجتماعی شرکتی نشان نداد. اما تمرکز مشتری تاثیر منفی و معناداری بر مسئولیت اجتماعی شرکتی دارد و این اثرگذاری از طریق کاهش سودآوری و افزایش محدودیت مالی است. همچنین مالکیت نهادی به عنوان یکی از معیارهای شفافیت شرکتی این تاثیر منفی را تقویت میکند که به معنای عدم توانایی مدیران با پایگاه متمرکز مشتری برای استفاده از فعالیتهای مسئولیت اجتماعی شرکتی جهت منحرف کردن توجه سهامداران در شرکت های با مالکیت نهاید بالاتر است.

مروزه ترک خدمت به عنوان یکی از چالش های مطرح شده در تمامی سازمانها بدون در نظر گرفتن نوع سازمان و موقعیت جغرافیایی آن مطرح است. ترک خدمت یکی از متغیرهای پراهمیت سازمانی است که در صورت وقوع، آثار مخرب و بار مالی برای سازمان دارد. میزان ترک شغل پرستاران بالاترین میزان در بین گروه های حرفه ای است، از جمله عوامل موثر بر ترک خدمت زیاد پرستاران سختیهای بسیار و استرسهای زیاد این حرفه میباشد. از طرفی دیگر با شروع بیماری کرونا در جهان چین در سال ،2019 شوک شدیدی به سیستم درمان اکثر کشورهای دنیا وارد شده است که از نتایج آن کمبود و خستگی نیروی متخصص و کادر مراقبتی به ویژه پرستاران میباشد. درنتیجه منجر به ساعات کاری طولانی و لغو بسیاری از برنامه های تفریحی و شخصی و فشار کاری مضاعف شده است. در این تحقیق به بررسی تاثیر مخاطرات محیط کار بر روی انگیزهی ترک خدمت در میان کارمندان کادر درمان در شرایط کووید 19 با نقش میانجی گری حمایت اجتماعی و سلامت روان پرداختیم. بدین منظور پرسشنامه ای تدوین گردید و بین 108 نفر از مدیران و کارشناسان بیمارستان امیراعلم توزیع شد. نتایج نشان داد مخاطرات محیط کار بر روی انگیزهی ترک خدمت تاثیر دارد.

هدف این تحقیق بررسی تاثیر حسابداری زیست محیطی در سیستم های اطلاعاتی حسابداری مدیریت در سازمان های دولتی ایران می باشد. در این تحقیق، ارتباطات بین متغیرهای پژوهش با استفاده از نرمافزار SPSS و معادالت ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS-Smart مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری کلیه کارمندان سازمان های دولتی ایران می باشد که تعداد آنها 100هزار نفر است و تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه بر اساس جدول مورگان در نظر گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها در روش میدانی نیز پرسشنامه بود. یافته های تحقیق نشان داد که بارهای عاملی کلیه مسیرها بالاتر از 0/4 است و بنابراین کلیه مسیرها مورد تایید است. نتایج تحقیق نیز نشان داد ادغام اصول حسابداری زیست محیطی با سیستمهای اطلاعاتی حسابداری مدیریت میتواند به بهبود کارایی، شفافیت و پایداری این سازمانها کمک شایانی نماید. از طریق جمع آوری و تحلیل داده های زیست محیطی و مالی به صورت یکپارچه، مدیران قادر خواهند بود تا تصمیمات دقیقتری در جهت کاهش اثرات منفی زیست محیطی و بهینه سازی مصرف منابع اتخاذ کنند. پیاده سازی سیستم های اطلاعاتی حسابداری مدیریت با رویکرد زیست محیطی میتواند به شناسایی و مدیریت هزینه های زیست محیطی، افزایش پاسخگویی به ذینفعان، و تطابق بهتر با مقررات زیست محیطی منجر شود. همچنین، این سیستمها با تسهیل فرآیندهای گزارشدهی شفاف و جامع، میتوانند اعتماد عمومی و همکاری بین سازمانهای دولتی و جوامع محلی را تقویت کنند. در نهایت، برای تحقق این اهداف، نیاز به آموزش کارکنان، بهبود زیرساختهای فناوری اطالعات، و توسعه فرهنگ سازمانی مبتنی بر پایداری و مسئولیت پذیری زیست محیطی ضروری است. این مطالعه به مدیران و تصمیمگیران سازمانهای دولتی ایران توصیه میکند تا با بهره گیری از سیستم های اطلاعاتی حسابداری مدیریت با رویکرد زیست محیطی، به مدیریت بهتر منابع و کاهش تاثیرات منفی زیست محیطی خود بپردازند و در مسیر توسعه پایدار گام بردارند. در ادامه، تاکید بر اهمیت پیاده سازی کامل و موثر سیستم های اطلاعاتی حسابداری مدیریت با در نظر گرفتن جنبه های زیست محیطی ضروری به نظر میرسد.

منابع انسانی مهمترین دارایی هر سازمانی هستند. سازمانها بدون وجود این منابع، نه تنها مفهومی نخواهد داشت بلکه اداره آنها نیز میسر نخواهد بود. از سوی دیگر زندگی اجتماعی انسانها مستلزم همکاری، همیاری و برآوردن نیازهای متقابل است. هدف اساسی تحقیق تعیین رابطه بین هوش هیجانی و سالمت روان با توجه به نقش میانجی عدالت سازمانی بوده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل مدیران و سرپرستان شهرک های صنعتی استان گلستان میباشد که 117 نفر از این مدیران با استفاده از جدول مورگان و به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. در این تحقیق از پرسشنامه هوش هیجانی شات (2016) و پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (2018)  و پرسشنامه سالمت روانی گلدبرگ و هیلر (2017)  استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل فرضیات تحقیق از آزمون تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج این آزمون نشان داده است که هوش هیجانی با سلامت روان و ابعاد عدالت سازمانی عدالت توزیعی، عدالت رویه ای و عدالت مراوده ای  ارتباط معناداری دارد و همچنین ابعاد عدالت سازمانی نیز با سالمت روان رابطه معناداری دارد.

روند رشد شتابان کالنشهرها در جهان توام با افزایش جمعیت در این شهرها، مشکالت متعددی از جمله معضل ترافیک و اختلال در سیستم حمل و نقل درون شهری را به وجود آورده است. از این رو، این معضل یکی از چالش های اساسی فرا روی برنامه ریزی شهری در اواخر قرن بیستم بوده که دستیابی به توسعه شهری پایدار را تحت تاثیر خود قرار داده است. این در حالی است که یکی از ویژگی ها و شاخصه های محیط شهری مطلوب، دسترسی آسان، سریع و مطمئن شهروندان به نقاط مختلف شهر و بهره مندی از کاربری های گوناگون موجود در سطح شهر است. پس میتوان گفت رابطه سیستمی برنامه ریزی حمل و نقل و برنامه ریزی شهری از دیدگاه مدیریت شهری معاصر می بایست پر اهمیت تلقی گردد و از آن جایی که در حدود 20 درصد از انرژی مصرفی دنیا در حمل و نقل های درون شهری و بین شهری مصرف می شود، حمل و نقل یکی از توجهات اصلی در مساله پایداری شهرهاست. با توجه به مفهوم توسعه پایدار و به دنبال آن هدف حمل و نقل پایدار به ارائه راه حل هایی برای رسیدن به حمل و نقل پایدار، اصول برنامه ریزی و سیاست گذاری جهت دستیابی به آن می پردازیم. به نظرمی رسد یکی از مسائل مهم در شهر اصفهان که اثرات نامطلوب در حوزه های زیست محیطی، ترافیک، اتلاف وقت، ازدحام، پرخاشگری، خسارت های اقتصادی، انواع آلودگی ها و... شده است، نبود سیستم حمل و نقل شهری کارآمد و با برنامه است. نتایج این پژوهش نشان داد که برای اجرای موفق یک طرح ترافیکی بایستی ارتباط مستحکم و منسجمی بین سه مرحله طراحی و برنامه ریزی، آموزش عمومی و اجرای قانون موفقیت برقرار باشد و آموزش مقررات و موازین بین المللی ترافیک به تمامی طبقات جامعه اعم از مردم عادی، مسئولین و مجریان امر نقش بسیار اساسی در اصلاح و کنترل ترافیک خواهد داشت، زیرا الزمه زندگی کردن در یک جامعه صنعتی و ماشینی، آشنایی و آگاهی کامل مردم آن جامعه با فرهنگ زندگی در چنین جامعه ای است.

در عصر حاضر با رشد اقتصاد مبتنی بر دانش یا دانش محور، دارایی های نامشهود شرکت ها کلیدی برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار هستند و به همین دلیل توجه به اقلام نامشهود در زمینه هایی به طور سریعی رشد یافته است. دانش یک مزیت رقابتی است که در استراتژی سازمان ها مورد توجه قرار میگیرد. به گونه ای که ایجاد دانش موجب نوآوری مستمر و نوآوری مستمر منجر به ایجاد مزیت رقابتی خواهد شد و این امر مستلزم تقویت و توجه به پتانسیل ها و ظرفیت های منابع انسانی است تا سازمان ها بتوانند برای دستیابی به مزیت رقابتی از طریق عملکرد و بهبود مستمر، عکس العمل سریع به تغییرات محیط نشان دهند. هدف این پژوهش, بررسی تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی اجرای استراتژی در شرکت مپنا بویلر می باشد. روش تحقیق برای انجام این پژوهش، به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها به روش پیمایشی است. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه استاندارد می باشد. نمونه آماری با استفاده از جدول جرسی – مورگان 239 نفر برآورد گردید. پس از تایید روایی از طریق نظر خواهی از اساتید و کارشناسان مرتبط با پژوهش و تایید پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ  بالای 0,7  و توزیع و جمع آوری پرسشنامه در قلمروی زمانی زمستان 1401 در نمونه آماری، داده ها با نرم افزار پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان میدهد که مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی اجرای استراتژی در شرکت مپنا بویلر  تاثیر مثبت و معنی داری دارد.

حوزه نوآوری و کارآفرینی که به عنوان کارآفرینی دیجیتالی شناخته می شود، حوزه ای است که به نسل امروزی مرتبط است و انتخاب روزافزونی از مکانها برای مطالعه فرصتهای شغلی مرتبط با کارآفرینی را فراهم میکند. ایجاد و پیگیری فرصت های کارآفرینی از طریق استفاده از سیستمهای عامل فنی و احتمالا سایر تجهیزات تخصصی، ارتباطی و اطلاعاتی تعریفی است که بیشتر معنای اصطلاح  کارآفرینی دیجیتال  را نشان میدهد. در نتیجه، کارآفرینی دیجیتال میتواند به خوبی تحت طیفی از گروه های مختلف مورد استفاده قرار گیرد. ضرورت و اهمیت پژوهش حاضر در این است که قصد کارآفرینی شاخصی غیرقابل انکار برای اقدام کارآفرینی است، همچنین درک مقاصد کارآفرینی به مدیران کارآفرین و تصمیم گیرندگان این امکان را میدهد تا دیدگاه شفافی از نحوه ایجاد یک قصد، میزان ارزش ها و بینشها داشته باشند و انگیزه های پدیدآورندگان کسب وکار جدید می تواند بر قصد آنها برای شروع واقعی یک سرمایه گذاری جدید تاثیر بگذارد. از سویی وقتی فراگیران در باره کارآفرینی اطلاعات کمی دارند، آموزش های کارآفرینی تاثیر قابل توجهی بر قصد کارآفرینی آنها می گذارد. آموزش کارآفرینی تمرکز بر آموزش مهارتهایی دارد که بر ای راه انداز ی یک کسب وکار لازم و ضروری است و مانند پلی ارتباط دهنده بین نظریه و عمل است. در عصر حاضر به دلیل تحولات و پیشرفت فناوری و ارتباطات، این نوع آموزش بیش از پیش مورد نیاز است. از این رو این تحقیق به دنبال "بررسی تعدیل گری آموزش کارآفرینی به وسیله نظریه رفتار برنامه ریزی شده و بررسی رابطه بین نگرش نسبت به کارآفرینی دیجیتال و قصد کارآفرینی دیجیتال" است. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد میشود مربیان کارآفرینی دیجیتال مواد آموزشی را با توجه به ویژگی های شخصیتی فراگیران خود تنظیم کنند. طبق یافته های این پژوهش که نشان داد افراد دارای منبع کنترل درونی بالا بهتر از همتایان خود با منبع کنترل بیرونی بالا میتوانند با چالشهای کارآفرینی دیجیتال مقابله کنند؛ بنابراین، مربیان کارآفرینی دیجیتال باید مطالب و محتوای درسی خود را طوری تنظیم کنند که نمایه کلی منبع کنترل فراگیران را منعکس کند. از آنجایی که آموزش کارآفرینی تاثیرات مثبت شناخت های کارآفرینی دیجیتال را بر قصد کارآفرینی دیجیتال تقویت میکند، مربیان باید محتوای دوره خود را طوری طراحی کنند که اطمینان حاصل شود فراگیران به دانش و مهارتهای مرتبط مجهز هستند.

ژوهش با هدف تعیین رابطه تناسب فرد -سازمان، تناسب فرد -شغل و توانمند سازی کارکنان و معلمان اداره آموزش و پرورش شهر مشهد انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه مدیران و کارکنان و معلمان شهر مشهد بودند که در پست های مدیریت - آموزش وپرورش شهر مشهد در سال تحصیلی ،1403-1402 معاونت، مشاوره، مربی، دبیری رشته های نظری، کارو دانش وفنی حرفه ای مشغول به کار اشتغال داشتند؛ که براساس آمار ثبت شده در کتاب آمار اداره کل شهر مشهد مشتمل بر 1450 نفر بودند. با استفاده از جدول کرجسی مورگان تعیین حجم نمونه از روی جامعه تعداد 370 نفربر اساس فرمول به عنوان نمونه بدست آمد که پژوهشگر با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 350 نفر را به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار دادند. ابزار پژوهش پرسشنامه های برای سنجش تناسب فرد- شغل از پرسشنامه 4 آیتمی ساکس و اشفورث  1997  استفاده شد. همچنین برای سنجش تناسب فرد سازمان از پرسشنامه کیبل و جاج 1997  استفاده شد برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسان و رگرسیون گام به گام با کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین تناسب فرد-سازمان، تناسب فرد-شغل و توانمندسازی کارکنان آموزش و پرورش شهر مشهد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.